متن دلخواه شما
salamatiirani
دو شنبه 20 دی 1395 ساعت 10:1 | بازدید : 190 | نوشته ‌شده به دست salamatiirani | ( نظرات )

بیشتر بخوانید:

افکار منفی

چگونه افکار منفی را برای همیشه کنار بگذاریم؟

یکی از مشکلاتی که بسیاری از ما با آن دست به گریبان هستیم افکار منفی است

یکی از مشکلاتی که بسیاری از ما با آن دست به گریبان هستیم افکار منفی است که گاهی کنترل آنها برای ما سخت می شود! اما چه باید کرد؟!

حتی اگر کاملا مثبت‌اندیش باشید که بتوانید در زندگی نیمه پر لیوان را هم ببینید، قطعا گاهی افکار منفی گذشته به شما هجوم می‌آورند. به همین دلیل هنگامی‌ که حس شکست به ذهن شما خطور کند، مغز به حالت آماده‌باش در‌می‌آید. چگونه بر این نگرانی‌ها غلبه کنیم:

۱. هجوم افکاری مبنی بر وقوع فاجعه از هر سو
قصد دارید مهمانی غافلگیرانه برای دوستتان ترتیب دهید. بدین منظور همه چیز را تدارک می‌بینید، اما افکار منفی رهایتان نمی‌کند. اگر کسی بند را آب دهد، چه می‌شود؟ اگر کسی را اشتباهی دعوت کنید، چه خواهد شد؟ اگر نوارهای کاغذی آتش بگیرند چه می‌شود؟

به قول متخصصان: فاجعه
علائم بارز: مغز شما همواره برای وقوع فاجعه آماده است. احتمالات واقع‌بینانه را از سر بیرون می‌کنید و بر روی بدترین پیامدهای ممکن متمرکز می‌کنید.

هم اکنون مبارزه را آغاز کنید: باربارا فردریکسون مدیر مرکز Positive and Psychophysiology می‌گوید، به خودتان متذکر شوید که این نگرش‌های منفی فقط و فقط روش‌های محافظتی مغز در برابر هر گونه مشکل احتمالی پیش روی است. سپس به خودتان بگوئید مغز من، متشکرم که سعی داری از من محافظت کنی، اما اکنون زمان استراحت است و من این نگرانی را از بین خواهم برد. این مورد از نادر مواردیست که، صحبت کردن با یک دوست جواب سوال نیست. فردریکسون اشاره می‌کند: اگر به طور افراطی دچار نگرش‌های منفی یا دلشوره و اضطراب هستد، دوستانتان نمی‌تواند به شما کمک کنند تا از این حس و حال رها شوید.

برای همیشه از ذهنتان خارج‌ کنید: گاهی یک فکر ساده یا یک شعار می‌تواند قوت قلب باشد و افکار عنان گسیخته را مهار کند. هنگامی‌ که نگران جشن تولد فاجعه‌بار و یا آتش‌سوزی خانه هستید، به خودتان بگوئید هر که اتفاقی بیافتد من از عهده‌ی آن بر خواهم آمد و بدین ترتیب به این افکار بی‌اعتنایی کنید.

۲. در همه حال خود را مقصر تصور می‌کنید
با یکی از اعضای جدید کتابخانه آشنا شده‌اید، اما از یکی از دوستان می‌شنوید که او بدون هیچ دلیلی با شما قطع رابطه کرده است. اولین فکری که به ذهنتان خطور می‌کند: احتمالا به خاطر حرفی که گفتم با من قطع رابطه کرده. به اندازه کافی از او استقبال نکردم؟ آیا واقعا من را دوست نداشت؟
به قول متخصصان: شخصی کردن موضوع
علائم بارز: ترجیح می‌دهید بدون توجه به توضیحات دیگران، خود را مسئول تمام اتفاقات منفی اطراف بدانید.

هم اکنون مبارزه را آغاز کنید: واقع‌بینی را در خود پرورش دهید تا افکار غلط محو شوند. بار دیگر که رفتار دیگران را به خود گرفتید این جملات را با خود زمزمه کنید، این فقط نگرش منفی است و من مسئول همه چیز نیستم.

یک تغییر عجیب‌تر: گامی فراتر روید. فردریکسون می‌گوید: کارهایی را انجام دهید که موقعیت جدیدی برایتان فراهم کند. طبق نظریه پژوهشگران دانشگاه Notre Dame، آغاز با موقعیت جدید سیگنال‌هایی را مبنی بر اینکه کار خود را با شرایط قبلی به پایان رسانده‌اید و آماده‌ی تغییر به سمت وضعیت جدید هستید، به مغز مخابره می‌کند.

برای همیشه از ذهنتان بیرون کنید: دکتر روانپزشک ربکا گلادینگ، می‌گوید که بپذیرید ۹۹٪ از مواقع شما قادر به تغییر خلق ‌وخوی دیگران نیستید (ممکن است کتابخانه دوستتان تغییر کرده یا شاید والدین بیماری دارد و یا هزاران مورد دیگر.) همواره این امر را مد نظر داشته باشید که در صورت تردید می‌توان درباره‌ی اتفاقات پیش آمده پرس وجو کرد و یا از دوستان درباره‌ی واقعیت ماجرا سوال نمود.

۳. تصور شما ناشی از احساس شماست و بالطبع زمینه‌ساز اتفاقات پیش آمده
گاهی ماندن در خانه هنگام غروب، لذت‌بخش است اما امشب، بی‌برنامه‌گی موجب شده تا احساس تنهایی نمائید. روی کاناپه لم داده‌اید و با خود می‌گوید، هیچکس به فکر من نیست، من همیشه تنها هستم.
به قول متخصصان: استدلال احساسی
علائم بارز: ذهن شما احساس و واقعیت را با هم در می‌آمیزد. هنگامی‌ که احساس تنهایی بر شما غالب شود، این تصور نیز برایتان پیش می‌آید که کسی به شما اهمیت نمی‌دهد. هنگامی‌ که احساس گناه می‌کنید، تصور می‌کنید اشتباهی از شما سر زده.

هم اکنون مبارزه را آغاز کنید:از احساساتتان فاصله بگیرید، بدین ترتیب می‌توانید آنها را فقط در حد احساسات نگاه دارید. روانشناس راس هریس توصیه می‌کند که برای بیان احساسات خود از یک عبارت گذرا بهره ببرید. تغییری نامحسوس در احساس خود پدید آورید به عنوان مثلال به جای عبارت، من همیشه تنها هستم از عبارت اکنون احساس تنهایی می‌کنم، استفاده کنید. سعی کنید فاصله‌ی بیشتری بین خود و احساستان ایجاد کنید. با کمی مزاح یک قدم فراتر بگذارید و با آهنگ تولدت مبارک، جمله‌ی من تنها هستم را بخوانید. سپس با صدای یکی از شخصیت‌های کارتونی این جمله را بگویید. حتی اگر لبخند نمی‌زنید، فاصله‌ی ‌بیشتری بین خود و افکار منفی بی‌اهمیت ایجاد نمائید.

برای همیشه کنار بگذارید: گرایش به سمت دلایل احساسی را با مدیتیشن و مراقبه از بین ببرید. فردریکسون می‌گوید: مهارت‌ تمرکز که با مدیتیشن شکل می‌گیرد، هوشیاری متمرکز خوانده می‌شود، توانایی تلقیِ افکار به صورت زودگذر و موقتی. بنابراین اگر احساس ناراحتی می‌کنید، بدین معنا نیست که بازنده هستید. اگر حس خشم دارید، می‌توانید بدون مقایسه بیش از حد، این حس را درک کنید. اگر مدیتیشن و مراقبه موجب بی‌قراری شما می‌گردد، به‌جای آن یک دقیقه به لحاظ روحی بر روی احساس کلی بدنتان متمرکز شوید.

نکات منفی،پیش‌بینی‌های منفی

نسبت به افکار منفی بی اعتنا باشید

۴. روی نقطه ضعف خود متمرکز نشوید.
برنجی که برای شام مهمانی اخیر درست کرده بودید، بسیار عالی از آب در آمده بود و همه، حتی پسرعموی پرافاده‌ی شما از آن تعریف می‌کند، اما دسر یک چیزکیک شل و ‌ول و بهم ریخته شده و بیشتر مزه‌ی شوری می‌دهد تا شیرینی. چند روز بعد از مهمانی، شما همچنان به آن فکر کرده و گریه می‌کنید.
به قول متخصصان: اغراق در افکار منفی
علائم بارز: برای دیدن جزئیات، چشمان تیزبینی دارید و تمایل دارید آنقدر آنها را بزرگ جلوه دهید تا نکات مثبت دیده نشوند.

هم اکنون مبارزه را آغاز کنید: در عوض خود را مجبور کنید تا چند نکته خوب دیگر را به یاد آورید. (دسر شل ‌و ول شده اما به خاطر داشته باشید چقدر مهمان‌ها برنج را دوست داشتند). اگر افکار بد برگشتند، تصور کنید، بگویید یا حتی فریاد بزنید ایست! حتی تصور یک علامت بزرگ و قرمز ایست نیز می‌تواند کمک کنده باشد.

برای همیشه کنار بگذارید: اگر این‌گونه افکار درباره موضوعی همیشگی (مثل عکس یا ازدواج) مرتبا به سراغ شما می‌آیند، این کار را انجام دهید: افکار منفی خود را بنویسید و کاغذ را مچاله کنید و دور بیندازید. طبق پژوهشی در دانشگاه Ohio، افرادی که نکات منفی درباره ی بدن خود را می‌نویسند و سپس یادداشت‌ها را دور می‌اندازند در مقایسه با افرادی که یادداشت‌ها را نگه می‌دارند از تصویر مثبت‌تری نسبت به خود برخوردارند. دکتر روانشناس ریچارد پتی می‌گوید، آنها از لحاظ فیزیکی افکار را دور ریخته‌اند، اما انگار از لحاظ روحی نیز موفق به دور انداختن افکار خود شده‌اند.

۵. روند شکست را می‌بینید.
به مدت سه هفته، هدفتان را که پیاده‌روی روزانه روی تردمیل بود، عملی کردید. اما در محل کار با مشکلی مواجه می‌شوید و چهار روز متوالی پیاده‌روی را کنار می‌گذارید. به خود می‌گویید، همیشه در آخر ورزش را کنار می‌گذارم، من آدم تنبلی هستم.
به قول متخصصان: نتیجه‌گیری کلی
علائم بارز: در موقعیت بدی قرار دارید و همین امر منجر به نتیجه‌‌گیری عجولانه می‌گردد.

هم اکنون مبارزه را آغاز کنید: ذهن خود را به سمت دیگری منعطف کنید. هنگامی‌ که کارهای روزمره مثل آماده کردن شام را انجام می‌دهید، مغز خود هدایتگر می‌شود. در این زمان احتمالا ذهن بررسی راه‌هایی که قبلا رفته‌اید، را شروع می‌نماید. اما اگر ذهن خود را به سمت فعالیتی، به عنوان مثال طرز تهیه‌ی غذای جدید، منعطف کنید که نیاز به تمرکز زیادی دارد، افکار منفی فرصت کمتری خواهد داشت تا بر ذهنتان چیره شوند.

برای همیشه کنار بگذارید: دکتر روانشناس گلادینگ می‌گوید: فرض کنید قدیمی‌ترین دوست شما، یا هر شخص دیگری که بهترین‌ها را برای او می‌خواهید، افکاری محکوم به شکست دارد. به او چه می‌گویید؟ درباره‌ی شرایطش چه فکری می‌کنید؟ تحلیل ساختار شناختی این موضوع می‌تواند ترحمی چند برابر را برای خودتان به ارمغان آورد و حتی می‌تواند در دراز مدت شما را از سختگیری بیش از حد درباره‌ی خودتان، مصون بدارد.

۶. مطمئن هستید که هیچ چیز خوب پیش نخواهد رفت.
موقعیت شغلی جدیدی پیدا کرده‌اید و قلبتان به تپش می‌افتد. سپس شروع می‌کنید به نوشتن رزومه، اما دائم با خود می‌گوئید، چرا وقتم را تلف کنم، من هرگز انتخاب نخواهم شد.
به قول متخصصان: پیش‌بینی منفی
علائم بارز: بدون توجه به علائم، نتایج بدی را پیش‌بینی می‌کنید.
فردریکسون می‌گوید: بسیاری از نگرش‌های منفی از سفر روحی ما در زمان نشأت می‌گیرد. پاهایتان را به کف زمین فشار دهید و تمرکزتان را به سمت اطرافتان بکشید، سپس یک چیز مثبت حتی جزئی را در ذهن مجسم کنید.

برای همیشه کنار بگذارید: انعطاف‌پذیری برگ برنده شماست. فردریکسون می‌گوید، افراد انعطاف‌پذیر ترجیح می‌دهند منتظر بمانند و ببینند چه می‌شود، تا اینکه پیش‌بینی‌های منفی داشته باشند. شما می‌توانید با یک عادت پایدار از تجربیات احساسی مثبت، انعطاف‌پذیر شوید. این کار می‌تواند به ‌سادگی ثبت‌نام در کلاس مدیتیشن باشد، یا نوشتن چیزی که از آن سپاسگزارید. از همین امشب شروع کنید. تنها چیزی که باید کنار بگذارید کمی از بدبینی‌های غیرضروریست.

بیشتر بخوانید:

راه حل دور کردن افکار منفی از خود

راهکار طلایی رهایی از افکار منفی

روش نابودسازی افکار منفی

آیا ممکنه افکار منفی واگیردار باشد

چگونه افکار منفی را برای همیشه کنار بگذاریم؟

ای فکرهای منفی، سلام و خداحافظ!

از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید

چگونه می‌توانیم تغییر افکار دهیم؟

منبع:آی بانو


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 20 دی 1395 ساعت 10:1 | بازدید : 182 | نوشته ‌شده به دست salamatiirani | ( نظرات )

هر شخصی سیستم شناختی (افکار، نگرش ها و باورها) خاص خود را دارد اما این سیستم ممکن است منفی، غیرمنطقی یا نامعقول و به عبارتی ناکار آمد یا به دردنخور باشد…

وقتی شناخت چنین وضعیتی داشته باشد، روی رفتار تاثیر منفی می گذارد و کیفیت زندگی را کاهش می دهد. اگر شما فکر کنید اطرافیانتان باید همیشه مطابق میلتان رفتار کنند، دچار سرخوردگی و رنجش می شوید. اگر ذهنیت تان این باشد که شکست خورده هستید، دچار افسردگی می شوید. چنانچه قصد دارید کیفیت زندگی خود را بهبود بخشید، بهتر است با کمک گرفتن از روان شناس، شناخت های ناسالم و به دردنخور را شناسایی کنید و آنها را کنار بگذارید.

شکل گیری شناخت در انسان ها به ۴ عامل بستگی دارد:

۱) محیط دوران رشد: محیطی که در آن بزرگ شده ایم به ویژه شرایط خانواده ای که از دوران کودکی در آن قرار داشته ایم، تا حد زیادی در عقاید ما نسبت به خودمان، دیگران و دنیا تاثیر می گذارد، مثلا سطح پایین اقتصادی اجتماعی یک خانواده، ممکن است در فرزندان و حتی در نسل های بعدی این تصور را به وجود آورد که تنها شکل زندگی همین است و روش بهتری وجود ندارد.

۲) حوادث دوران رشد: در بسیاری از موارد، شناخت ما از زندگی به رویدادهایی بستگی دارد که در زندگی با آنها مواجه بوده ایم. یکی از مراجعان من خانم ۵۰ ساله ای بود که در اولین جلسه مراجعه و پیش از طرح مشکلاتش، گفت: «دنیا بی رحم است، زندگی همیشه به انسان ظلم می کند و حتی به نزدیکان خود نباید اعتماد کرد!» وقتی تاریخچه زندگی این خانم را بررسی کردم، متوجه شدم بارها مادرش در دوران کودکی او را سرزنش و تحقیر کرده و تنبیه بدنی شده است، در ۷ سالگی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته و در سال سوم دبستان، انگشت دستش در اثر تنبیه معلم (گذاشتن خط کش بین انگشتان) شکسته است. او می گفت شوهر معتادش طلا و جواهراتش را بدون اجازه او و پنهانی برای تهیه مواد مخدر فروخته است.

۳) آگاهی و دانش: معلومات و دانستنی های ما در ایجاد عقایدمان سهم زیادی دارند، وقتی چیز زیادی درباره دنیای کار و تجارت نمی دانیم، احتمال بیشتری وجود دارد که معتقد باشیم در بازاریابی یا فروش ناتوان هستیم.

۴) مسایل ژنتیکی و توارث: برخی دانشمندان روان شناس مانند آلبرت الیس، معتقدند نگرش های ما ژنتیکی هستند و تا حدود زیادی با ژن ها و از والدینمان به ما به ارث می رسند.

● با افکار منفی چه کنیم؟

هر فکری که در ما باعث احساسات ناخوشایند و ناراحت کننده شود، یک نوع فکر منفی است. به اعتقاد دانشمند بزرگ شناخت درمانی، «پروفسور بک»، این افکار که غیرارادی هستند، به نظر ما توجیه پذیر به نظر می رسند، مثلا ممکن است وقتی غمگین هستیم، فکر کنیم هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم. ما برای توجیه این فکر، دلایلی می آوریم؛ «چون بی انرژی هستم، نمی توانم سرکارم حاضر شوم، بنابراین وظایفم را انجام نمی دهم.» «حوصله سرزدن به مادر سالخورده ام را هم ندارم، حتی قادر به شستن اتومبیلم هم نیستم!» هرچند ممکن است به نظر برسد این دلایل، اینکه کاری انجام نمی دهیم، توجیه می کنند ولی برای ما کافی نیستند. در واقع اگر کمی منصفانه با این قضیه برخورد کنیم، متوجه می شویم حتی در چنین شرایطی هنوز کارهای زیادی وجود دارند که هرچه کوچک باشند، کار و فعالیت محسوب می شوند مانند دوش گرفتن، اصلاح صورت، رانندگی، روزنامه خواندن و… «بک» معتقد است افکار منفی علل اصلی ایجاد مشکلات روان شناختی افسردگی یا اضطراب در بیماران است. از نظر او این افکار هنگام رویارویی با حوادث زندگی فعال می شوند؛ مثلا وقتی در جمع قرار می گیریم، ممکن است فکر کنیم هیچ جذابیتی برای افراد آن جمع نداریم و به این ترتیب روحیه ما افسرده می شود. هرچه تعداد یا شدت افکار منفی بیشتر باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد به ناراحتی های شدیدتر روانی مبتلا شود.

● چگونه افکار منفی را تشخیص دهیم؟

افکار منفی پس از یک رویداد، بلافاصله و به سرعت به ذهن می آیند، مثلا بلافاصله پس از اینکه دوستمان لبخند می زند، فکر می کنیم ما را مسخره کرده است. چون فرصتی برای ارزیابی درستی یا نادرستی این افکار اختصاص نمی دهیم. افکار منفی کوتاه هستند، مثلا فقط در یک جمله به ذهن می آیند؛ مثلا «چقدر من بی ارزشم». افکار منفی به شیوه ای واکنشی بروز می کنند؛ یعنی یک فکر منفی، در واقع واکنش منفی ما به رویدادهای زندگی است. شخص نمی تواند این افکار را از ذهن خود جدا کند یا کنار بگذارد. این افکار به نظر خود شخص معقول به نظر می رسند. افراد دارای مشکلات روانی مشابه، افکار غیرارادی یکسانی دارند. به عنوان مثال افکار منفی تمام افراد افسرده شبیه به هم است و بیماران مضطرب نیز افکار منفی به خصوصی دارند. افکار منفی باعث تحریف واقعیت می شوند چون لزوما نشان دهنده واقعیت نیستند.

 

خطاهای شناختی را می توان به ۵ گروه زیر تقسیم کرد:

۱) نتیجه گیری دل بخواهی: در این نوع خطای شناختی، ما بدون شواهد کافی یا به طور کلی بدون هیچ شواهدی، نتیجه گیری و قضاوت می کنیم، مثلا چون دوستمان با ما تماس تلفنی برقرار نمی کند، نتیجه می گیریم به ما علاقه ای ندارد یا شخصی که ما را به میهمانی اش دعوت کرده است، برای ما ارزشی قائل نیست، فقط به این دلیل که در میهمانی اش برای ما تدارک دسر ندیده است.

۲) نتیجه گیری انتخابی: در این خطا نیز یک نتیجه فقط براساس یکی از چند گزینه یک موقعیت به دست می آید؛ مثلا کارگری که در کارگاه تولید لامپ کار می کند، هنگامی که تعدادی از لامپ ها در عمل خراب باشند یا خوب کار نکنند، احساس بی کفایتی می کند، حتی اگر فقط یکی از چند نفری باشد که در تولید آن سهیم بوده است.

۳) تعمیم های افراطی: در خطای شناختی «تعمیم افراطی»، شخص برپایه یک نشانه از رویدادی خاص، نتیجه گیری کلی و فراگیر می کند؛ برای مثال، ممکن است دانشجویی در یک کلاس به خصوص یا در روزی خاص، آمادگی ذهنی برای یادگیری نداشته باشد ولی آن را نشانه ای از کودنی و کم هوشی خود در نظر بگیرد و بر پایه آن نتیجه گیری کند در امتحان پایان ترم شکست می خورد.

۴) بزرگ نمایی و کوچک نمایی: در این خطای شناختی، رویدادهای ناگواری که ممکن است ناچیز و کم اهمیت باشند، بزرگ نمایی و در جهت مقابل آن نیز رویدادهای خوب و بزرگ، کوچک نمایی می شوند؛ مثلا کارمندی ممکن است انتقاد یا سرزنش رییسش را برای دیر آمدن خود یک فاجعه بداند ولی افزایش حقوق و تشویق ها را، جزئی و بی ارزش قلمداد کند.

۵) شخصی سازی: خطای شناختی شخصی سازی، عبارت است از اینکه فرد به اشتباه، خود را مسوول رویدادهای ناگوار در جهان بداند؛ مثلا همسایه ای روی زمین یخ زده ای سرمی خورد و می افتد و همسایه افسرده او مدام خود را سرزنش می کند که چرا او را در مورد زمین یخ زده مطلع نکرده یا چرا او پافشاری نکرده است که جلوی درخانه اش را پارو کند. مثال دیگر، مادری است که فکر می کند علت تمرکز نداشتن فرزندش آن است که در دوران بارداری خود از مواد غذایی فسفردار استفاده نکرده است!

● باورهای نادرست و غیرمنطقی

برخی از پیشگامان رویکرد شناختی در روان درمانی مانند آلبرت الیس، مهم ترین باورهای نامعقول را به شکل زیر فهرست بندی کرده اند:

▪ من باید عشق و احترام و تایید همه آدم های مهم زندگی ام را جلب کنم و جلوی هر گونه تاییدنشدن را بگیرم (این باور غیرمنطقی است چون غیرممکن است شخصی بتواند مورد عشق، احترام یا تایید همه انسان ها قرار گیرد).

▪ برای آنکه ارزشمند باشم، باید به خواسته هایم برسم، در تمام کارها موفق شوم و اصلا اشتباه نکنم (این باور نیز نادرست است چون دنیای ما محدودیت هایی دارد که گاهی ما را در رسیدن به خواسته هایمان ناتوان می کند.)

▪ مردم همیشه باید درست عمل کنند و وقتی رفتار زیانبار، غیرعادلانه یا خودخواهانه ای مرتکب می شوند، باید سرزنش یا تنبیه شوند؛ (درست است که خوب است مردم درست، مفید و عادلانه رفتار کنند ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که همیشه چنین رفتارهایی داشته باشند و حتی اگر هم بخواهند چنین کنند، نمی توانند همیشه چنین رفتارهایی داشته باشند).

▪ امور باید طبق میل من پیش بروند، در غیر این صورت زندگی غیرقابل تحمل می شود (برای هیچ شخصی این امکان وجود ندارد).

▪ احساس بدبختی من به چیزهایی برمی گردد که کنترلی بر آنها ندارم و برای رفع آنها کاری از دستم بر نمی آید.

▪ اگر نگران وقایع خطرناک، ناخوشایند یا ترسناک نباشم، این وقایع اتفاق خواهند افتاد.

▪ من باید به آدمی قوی تر از خودم متکی باشم.

▪ ریشه اصلی مشکلات من، اتفاق هایی هستند که در گذشته ام رخ داده اند و همچنان بر افکار، احساسات و رفتارهایم تاثیر می گذارند.

▪ وقتی دیگران مشکل دارند و احساس بدبختی می کنند، من نیز حتما باید ناراحت شوم.

▪ در هیچ شرایطی نباید ناراحت باشم و درد بکشم. من تحمل درد و ناراحتی را ندارم و باید هرطور شده از آنها اجتناب کنم.

▪ هر مساله ای باید یک راه حل نهایی داشته باشد.

▪ نمی توانم هیچ چیز را بپذیرم، چون راه حل نداشتن، غیرقابل تحمل است.

بیشتر بخوانید:

راه حل دور کردن افکار منفی از خود

راهکار طلایی رهایی از افکار منفی

روش نابودسازی افکار منفی

آیا ممکنه افکار منفی واگیردار باشد

چگونه افکار منفی را برای همیشه کنار بگذاریم؟

ای فکرهای منفی، سلام و خداحافظ!

از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید

چگونه می‌توانیم تغییر افکار دهیم؟

منبع: salamat.ir


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
آخرین عناوین مطالب